پرنياپرنيا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

فرشته آسمونی مامان وبابا

بدون عنوان

سلام پرنياي عزيزودوست داشتني من ازامروزميخوام همه خاطراتي راكه مربوط به انتظارمن وبابايي تاتولدوبعدازتولدتو نازنينم ميشه اينجا بنويسم من وبابايي چندماهي ميشه كه ازحضورت بين خودمون مطلع شديم هردومون ازاين قضيه خيلي خوشحاليم اولين بارتوي اتوبوس بوديم داشتيم مي رفتيم تهران كه زنگ زديم ازمايشگاه وفهميديم كه تواومدي خيلي خوشحال شديم بابايي زودزنگ زدوهمه راخبركردهمه خاله هاعمه هات دايي وماماني وبابايي ازاين قضيه خوشحال بودن روزخيلي خوبي بود. ازاون روزبه بعدمن وبابابرااومدنت لحظه شماري ميكنيم به خصوص بابايي كه خيلي دوست داره وعاشقته من ديگه الان حركات توروكاملا احساس ميكنم ولذت ميبرم بابايي هرشب كلي باهات حرف ميزنه نمي دونم حرفاشا ميشنوي يانه...
15 خرداد 1390