پرنياپرنيا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

فرشته آسمونی مامان وبابا

یلدا مبارک

آنگاه که تولددخترکان  بیگناه مایه ننگ عربها بود آنگاه که زندگی برای دختران ساعتی به طول نمی انجامید نیاکان مابلندترین شب سال راشب تولدمینو(الهه زن )ومیترا (الهه خورشید)به نمام یلدا نام نهادندوگرامی داغشتندوشادی کردندیلدا یادگارنام وطن وعروس زمستان است فرشته من یلدات مبارک   ...
1 دی 1393

تولدسه سالگی باتم هلوکیتی

پرنیای عزیزمن سه ساله شد تولدت مبارک فرشته من امسال تم تولدفرشته کوچولوی ما هلوکیتی بود پرنیاجونم براتولدش خیلی ذوق وشوق داشت وخیلی تم تولدشادوست داشت اینم عکسای تولد کارت دعوت لیوان وبشقاب کلاه دستمال کاغذی ریسه ها کیک تولد ساعت تولد میزشام ...
24 شهريور 1393

پرنیاونقاشی

چندوقتیه براپرنیامدادرنگی ودفنرنقاشی خریدم شایدبشینه یه کم نقاشی کنه وکمترنق نق کنه اماباین کارخودمابیچاره کردم همیشه دفترنقاشیش جلومنه ومن درحال نقاشی کشیدن حالاکاش به یه دونه راضی میشدیه گل میکشی بایدباتمام رنگابکشی خونه همینطورو............ جایی که میریم وکسی هم میادخونمون دفترنقاشی جلوشونه  ودرحال نقاشی کردن فکرکنم همه ازدست دفترنقاشی پرنیافرارین اینم چندتاازنقاشیایی که براش کشیدن نقاشی مامان جون این نقاشیوامین جون کشیده براش نقاشی بهارآجی فاطی نقاشی خاله معصومه نقاشی فاطمه خاله فرخنده بازم مامان جون باباعلی عمه نسیم نقاشی عمومحمدوپنددرموردمصرف آب ...
15 مرداد 1393

شب قدر

شب قدرپرنیابامامان وفریده وخاله فاطی باهم رفتن مسجددخترکوچولوی من واقعا فرشته شده بودوتاسحربامابیداربود       ...
3 مرداد 1393

تولدخاله ها

دیشب براافطارخونه خاله فاطی بودیم البته تولدخاله سیمین وخاله فاطی هم بودچون تولدشون یه روزباهم فرق داره تویه شب گرفتیم خیلی بهت خوش گذشت تاتونستی باامین شیطونی کردید   . براافطارخاله خیلی زحمت کشیده بودکلی غذای خوشمزه درست کرده بودتووامین به محض پهن شدن سفره رفتیدومشغول خوردن شدیدفکرکنم ازماهاکه روزه بودیم گرسنه تربودید البته فرشته های من قبل ازافطاردعاهم کردن اینم کیک تولدخاله ها ایشالاکه سالهاباخوشی کنارهمسراوبچه هاشون زندگی کنن ...
15 تير 1393

دختروپدر

  بایددخترباشی تابدونی اولین عشق زندگیت پدرته.. باید دختر  باشی تا بدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرمه پدرته.. باید دختر باشی تا بدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستات بگیری و بعدش دیگه از هیچی نترسی دستای مهربون و گرمه پدرته.. باید دختر باشی تا بدونی هرجای دنیا هم که باشی چه کنارت باشه و چه نباشه قویترین نگهبان زندگیت پدرته.. باید دختر باشی تا بدونی پدر لطیف ترین موجود این عالمه.. باید پدر باشی تا بدونی دختر عزیزترین موجود عالمه.. تا پدر نباشی نمی تونی درک کنی دختر داشتن افتخار پدره.. باید پدر_ دختر باشی تا احساس غرور کنی.. باید پدر_ دختر باشی تا بدونی چه...
1 تير 1393

شهربازی

دیشب بامامان فریده وخاله فاطی وعموسعیدوامین رفتیم شهربازی خیلی به بچه هاوالبته به ماهاخوش گذشت به خصوص پرنیاکه برااولین بارمیتونست بره توقصربادی خیلی حال کرده بود       ...
10 خرداد 1393

دسرسازی

دیشب پرنیاومامان تصمیم گرفتن دسرشارلوت درست کنن پرنیا خسته وخواب آلودبودولی  خیلی کمک کرد ساختن رولتش  سخت بودبه دردسرو زحمتش نمی ارزیداگه دفعه بعدبخواهیم بسازیم ازرولت آماده استفاده میکنیم   .   اینم نتیجه زحمتای مامان وپرنیانشدتزیینش کنم چون میخواستیم بریم بیرون مزشم بدنبودیه کم  رولتش سفت شده بودولی براباراول بدنبود ...
7 خرداد 1393